اشعار من

حرف دلم و شعرهایی که خودم میگم

اشعار من

حرف دلم و شعرهایی که خودم میگم

قصد دارم هر وقت حس شعر گفتنم گرفت شعر بگم و در اینجا قرار بدم،و گاهی هم دلنوشته هایم را

بایگانی
آخرین مطالب

رفتنم

سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۳۱ ب.ظ

همین دیروز چو طفلی از سرایت

پر از امید گذر کردم گذشتم

به رود و چشمه و صحرا و سنگت

چه شادان من نظر کردم گذشتم

مرا ای میهنم تو پروراندی

که روزی من بگیرم پرّو بالت

و لیکن همچو مرغ آتشین بال

کشیدم پر ز دامان وصالت

تو من را با دو چشم ناگرانت

فرستادی به غربت ناله کردی

در ایام جدایی چشم در ره

چو یعقوب پیمبر گریه کردی

ببخشا ای وطن گر دیر کردم

و لیکن سینه دارد عطر یادت

دیارم ار ز دوری در فغانم

ولی تا زنده ام دارم ارادت

سلامم از دیار و شهر غربت

به مردان و زنان مهربانت

درود بر ذره ذره خاک و اجزا

به اطفالت ،به خفته مردگانت

 

 
  • امین صالحی

نظرات  (۱)

  • فاطمه زهرا
  • عالی بود . لطفاًاز  این شعر ها زیاد بگین

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی